بی همتا مانند عشق

عشق رویایی

بر وجودم تنها چیزی که غوغا میکند تنها نام تو و عشق توست

بگذار تا برایت از دلتنگیهایم بگویم که از جدایی هاست و از دوریها

ای عاشق هرچه عشق و ای لطیف هرچه لطافت

من خاکسارانه خودرا به پایت مینهم و تورا در همه چیز جستجو میکنم

کجا روم که جز تو عاشقتری بیابم

کجا رو کنم که اشتیاقی بیشتر ببینم و مهربانی فراتر...

پیامم را بدان و برمن بازهم محبت و عشق ارزانی بدار

برمن نگاه کن و چشم دار که میخواهم همچنان معشوق تو باشم و محبوب تو...

نمیدانی چقدر دوستت دارم...
دلتنگ که می شوم
هـــــــمین که عشق باشد

آن هـــــــم در حوالی تو

هر چقـــــــدر هم که پاییز باشد

بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است . . .!!!



هر شعر بغضی می شود

و هر بغض سنگی

و رویای مهتابی دور را

در برکه چشمانم

آشفته می کند...

برکه ای که آرام

از گوشه چشمانم سرازیر می شود...

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:31 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

باران که می بارد

به تو فکر می کنم

یادِ دیدار نخست

یادِ چشمانِ تو وُ لرزش دستانِ خودم

باران، یاد توست

از وقت رفتنت

مدام می بارد

می بارد

می بارد و می بارد....

 

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:30 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

مخاطب خاص:

وقتــی آدم یکــــ نفـر را دوستــــ داشتـــه بـــاشــد

بیشتـــر تنهـــــاستــــــــــ !

چــون بـــه هیــچ کــس جـــز همـــان آدم

نمـــی تــوانـــد بگـــویـــد چــه احســاسـی دارد...

و اگـــر آن آدم کســی بـــاشــد کــــه

تــــو را بــه سکـوتــــــ تشــویـق کنـــد

تنهــایــی تـــــــو کـــامــل مــی شـــود...


+خیـــلی دوستت دارم...هرچند تنهاترم کردی... +
.
.
کاشکی گاهی وقتاخدا از پشت اون ابرها میومد بیرون

و گوشم رو محکم

میگرفت و داد می زد که

آهاااااااااااااااااااااااااااااااای بگیییر بشین سر جات انقده غر نزن...

همینه که هست!

بعد یه چشمک می زد و آروم توی گوشم می گفت:

همه چی درست میشه... ;-)

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:29 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:15 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 ب

ی ” تــو “ کنار این خاطره ها نشستن دل می خواهد…

 
که من ندارم….باور کن !

 
اینقدر…ورق های زندگیم را…
بهم نریز…!
حکم…همان دل است…

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:15 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 گـ

گفـت : بـگـو ضـمـایـر را

 

گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن

 

گـفـت:فــقـط مــن ؟

گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .

 

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:13 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 

وقتی خداحافظی میکنیم

چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:13 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 کج

ابروم وقتی دلت بامن نیست 

 

نه دلت نه یادت .ازآن چهره ات مشخص است ازآن چشمانت 

 

میدانم نه یادت بامن است نه دلت .پس فایده ای نداردبه عشقی دل خوش کنم که دنبال زندگی خودش است .

 

دوستم داری ؟اگرراست میگویی بگوحالم خوب است ؟زنده ام یامرده ؟چکارمیکنم اصلا؟

نمیدانی چون برایت مهم نیست .نمیدانی دیگر....نمیدانی 

 

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:11 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 

ظرفیت تکمیل ++

 

تاکی تعریف خاطره های تکراری ؟

 

تاکی لبخندتلخی برهنگام گذرازخاطرات زدن وهی به خودگفتن :عاشق نیستم !

 

این نه عشق است نه دوست داشتن 

کلک خیال من است وحالامیگویم خسته شدم ازبس خودم راگول زدم 

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:11 ] [ محمد رمضانی ] [ ]

 کاش برای یک بارهم که شده ...احساس میکردم  کسی که دوستش دارم ...خیلی دوستم دارد..

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:10 ] [ محمد رمضانی ] [ ]